کلمه جو
صفحه اصلی

توافق نامه

فارسی به انگلیسی

concordat, protocol, subscription, convention

concordat, protocol, subscription


واژه نامه بختیاریکا

بُر؛ دِزه

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی ـ پارسی است و پارسی آن میسرا می یاشد که از اوستایی: میثرَ ساخته شده است

سازشنامه

They broke with convention by giving up their jobs and becoming self - sufficient
اونا با کنار کشیدن از کارشون و خودکفا شدن، توافقنامه ( قرارداد ) رو نقض کردن

به انگلیسی: agreement
به سوئدی ( سوید ) : �verenskommelse, avtal

قرارداد .


کلمات دیگر: