کلمه جو
صفحه اصلی

سوداگر

مترادف سوداگر : بازرگان، بایع، پیشه ور، تاجر، کاسب، معامله گر
متضاد سوداگر : صنعتگر

فارسی به انگلیسی

businessman, dealer, merchant, trader

trader

فارسی به عربی

تاجر , مهرب

مترادف و متضاد

tradesman (اسم)
پیشه ور، افزارمند، سوداگر، دکان دار، کاسب
trafficker (اسم)
کالا، کسب، تاجر، دسیسه، پشت هم انداز، سوداگر، دکان دار، کاسب
merchant (اسم)
خواجه، تاجر، بازرگان، مرد تاجر، سوداگر
trader (اسم)
بازرگان، سوداگر
transactor (اسم)
سوداگر، معامله گر

بازرگان، بایع، پیشه‌ور، تاجر، کاسب، معامله‌گر ≠ صنعتگر

فرهنگ فارسی

بازرگان، کاسب
( صفت ) بازرگان تاجر .

فرهنگ معین

( ~ . گَ ) (اِ. ) بازرگان ، تاجر.

لغت نامه دهخدا

سوداگر. [ س َ / سُو گ َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) تاجر. ( آنندراج ). آنکه معاوضه کند :
بر دکان بودی نگهبان دکان
نکته گفتی با همه سوداگران.
مولوی.
سوداگران هر بلاد و دیار نفایس اقمشه وامتعه جزایر و... ( حبیب السیر ).
- امثال :
سوداگر پنیر در شیشه میخورد.
سوداگر دزد مال خود است .

فرهنگ عمید

بازرگان، کاسب.

دانشنامه عمومی

سوداگر ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:
سوداگر (فیلم ۱۹۷۳)، فیلمی به کارگردانی سودندو روی
سوداگر (فیلم ۱۹۹۱)، فیلمی به کارگردانی سوبهاش گای
wiki: انوپم کهیر و جکی شروف اشاره کرد.
wiki: سوداگر (فیلم ۱۹۹۱)

پیشنهاد کاربران

سوداگر=حکاک
فروشنده
�سوداگر� در گذشته به معنای �دادو ستدکننده� و �تاجر� کاربرد داشته است و امروزه در معنای �فرد سودجو�یی به کار می رود که برای سود و منفعت هر چیزی را دادوستد می کند.
سوداگر پیش وند جندین کلمات می تونه باشه . . . . . یجورایی سوداگر یعنی خطر پذیر . ریسک پذیر . . . . جلو رو بر هر اتفاق منتظر . . . . استقبال کننده فعل مربوط به زمان و مکان حال و. . . . . .
نگهبان
سوداگر در گذشته به معنی تاجر و بازرگان
امروزی به معنی کسب که قاجاق مواد مخدر
کاسب
تاجر
تاجر، بازرگان، کاسب ،
کاسب، پیشه ور
مشتری وخریدار وفروشنده وتاجر
کاسب مواد مخدر میشه سوداگر مرگ یعنی مرگ می فروشه نه این که سوداگر خودش به معنی این باشه
کلمات دیگر: