مترادف تعدیل : متعادل سازی، برابر ساختن، معادل کردن
برابر پارسی : تراز، برابرسازی
adjustment
تعديل , تنظيم , تغيير , تبديل , دگرش , دگرگوني , ترميم , پيرايش , اصلا ح , زير وبم , نوسان صدا , نوسان , فرکانس , چاپ افست , جابجاسازي , مبدا , نقطه شروع مسابقه , چين , خميدگي , انحراف , وزنه متعادل , رقم متعادل کننده , متعادل کردن , جبران کردن , خنثي کردن , چاپ افست کردن
برابر ساختن
معادل کردن
متعادلسازی
۱. متعادلسازی
۲. برابر ساختن
۳. معادل کردن
روشی آماری برای دست یافتن به سنجههای قابلمقایسه در جمعیتهایی که از حیث متغیرهای دیگر با هم متفاوتاند