کلمه جو
صفحه اصلی

ابوبکر واسطی

فرهنگ فارسی

یکی از مشایخ صوفیه و از قدمای اصحاب جنید

لغت نامه دهخدا

ابوبکر واسطی. [ اَ بو ب َ رِ س ِ ] ( اِخ ) محمدبن موسی الواسطی ، مکنی به ابوبکر. یکی از مشایخ صوفیه و از قدمای اصحاب جنید.آنگاه که بمرو شد، مردم مرو بحکم لطافت طبع وی را قبول کردند و سخن وی بشنودند و او عمر خویش بدانجا بگذاشت. ( از هجویری ).

دانشنامه عمومی

ابوبکر محمد بن موسی واسطی از صوفیان قرن چهارم به شمار می رود. او از فرغانه بود و به همین سبب، به ابن فرغانه معروف شد. شهرت وی به واسطی به سبب اقامتش در واسط ـ دهی مشهور در بلخ ـ بود. واسطی به شهرهای زیادی سفر کرد و سرانجام به باورد یا ابیورد ـ شهری میان سرخس و نساء ـ آمد و سپس به مرو رفت و در آنجا زندگی را سپری ساخت. سرانجام بعد از سال ۳۲۰ هجری قمری در مرو درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.
او از شاگردان و اصحاب جنید بغدادی بود و همچنین با ابوالحسین نوری و ابوالقاسم ابراهیم نصرآبادی و برخی از مشایخ قرن سوم و چهارم هجری مصاحبت داشت. مشهورترین مرید و شاگرد او، ابوالعباس سیاری ـ صوفی مشهور قرن چهارم ـ است که خود سر سلسله معروفی است در تصوف به نام سیاریّه.
مشی عرفانی واسطی را می توان دنباله مشرب عرفانی جنید بغدادی دانست؛ زیرا وی از جمله مشایخی است که با جنید مصاحبت داشت و از او صاحب اجازه بود.
نامه ای از جنید به ابوبکر واسطی در منابع ثبت شده است. بخشی از این نامه چنین است:


کلمات دیگر: