ملقب به لوماسد و نیک ( مقدونی ) . پسر پل امیل مذکور در فقره قبل
پل امیل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پل امیل. [ پ ُ اِ ] ( اِخ ) کنسول روم در 219 و 216 ق. م. که در نبرد کان بقتل رسید.
پل امیل. [ پ ُ اِ ] ملقب به لو ماسدونیک ( مقدونی ). پسر پل امیل مذکور در فقره قبل. کنسول در 181 و 168 ق. م. و فاتح پرسه در پیدنا یکی از رؤسای گروه اشرف در روم. مولد بسال 230 و وفات در 160 ق. م.
پل امیل. [ پ ُ اِ ] ملقب به لو ماسدونیک ( مقدونی ). پسر پل امیل مذکور در فقره قبل. کنسول در 181 و 168 ق. م. و فاتح پرسه در پیدنا یکی از رؤسای گروه اشرف در روم. مولد بسال 230 و وفات در 160 ق. م.
پل امیل . [ پ ُ اِ ] (اِخ ) کنسول روم در 219 و 216 ق . م . که در نبرد کان بقتل رسید.
پل امیل . [ پ ُ اِ ] ملقب به لو ماسدونیک (مقدونی ). پسر پل امیل مذکور در فقره ٔ قبل . کنسول در 181 و 168 ق . م . و فاتح پرسه در پیدنا یکی از رؤسای گروه اشرف در روم . مولد بسال 230 و وفات در 160 ق . م .
کلمات دیگر: