کلمه جو
صفحه اصلی

خربار

فرهنگ فارسی

بزرگ یا خروار

لغت نامه دهخدا

خربار. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) بار بزرگ. || خَروار. ( ناظم الاطباء ).تنگ. ( یادداشت مؤلف ). در اصطلاح مردم اصفهان ، مقدارخربار 16 من است بمن تبریز. ( یادداشت بخط مؤلف ).

گویش مازنی

/Kherbaar/ خروار – واحد وزن که در نقاط مختلف شمال ایران به تفاوت - ۰، ۳ - و ۵۰ کیلو گرم است - بار خر

۱خروار – واحد وزن که در نقاط مختلف شمال ایران به تفاوت ۱۲۰،۱۳۲ ...


پیشنهاد کاربران

خروار، مقدارباریک خر، معادل۳۰۰کیلوگرم


بار خر . به مقدار بار خر که بر پشت آن سوار است


کلمات دیگر: