زمین سخت و درشت که به یک سنگ ماند یا نام گیاهی .
شس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شس. [ ش ُس س ] ( ع اِ ) زمین سخت و درشت که به یک سنگ ماند. ج ، شِساس ، شُسوس ، شَسیس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). زمین سخت. ( مهذب الاسماء ). || نام گیاهی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). شَث ؛ یعنی درختی مانند درخت سیب کوچک دارای بوی خوش و مزه تلخ که در بلاد مغول می روید به برگ آن دباغت شود و آن مانند برگ بید است. ( از اقرب الموارد ).
گویش مازنی
/shas/ بکشن
بکشن
گویش بختیاری
1. انگشت شصت؛ 2. عدد شصت.
کلمات دیگر: