کلمه جو
صفحه اصلی

قلقلی

فرهنگ فارسی

( صفت ) بگرد مدور .

فرهنگ معین

(قِ قِ ) (ص . ) (عا. ) گرد، مدور (به زبان کودکان ).

لغت نامه دهخدا

قلقلی. [ ق ِ ق ِ ] ( ص نسبی ) مدور و خرد.
- کوفته قلقلی ؛ کوفته خرد چندِ گردکانی که بیشتر از گوشت ونخودچی یا برنج کوفته کنند، و گاه نیز از گوشت تنها.

دانشنامه عمومی

قلقلی یک شخصیت محبوب تلویزیونی است؛ که بدون حرف زدن، با ایما و اشاره مفاهیم را به مخاطبان خود که عموماً کودکان هستند منتقل می کرد. این شخصیت را شهرام لاسمی (متولد ۱۳۴۳) بازی می کرد. خالق این شخصیت که مجید قناد از مجری های کودک تلویزیون ایران میباشد در مصاحبه ای از نحوه آشنایی اش با شهرام لاسمی (قلقلی) در سالهای دور در یک شهربازی میگوید .به گفته ی قناد خلق این شخصیت به ایده ای برای ارتباط با کودکان خجالتی و کودکان ناشنوا باز میگردد . وی ترجیح می دهد همچنان در برنامه های حضوری حرف نزند فقط در یک کار دوبلاژ اولین بار در برنامه «گل آموز» شبکه آموزش به جای یک عروسک مداد حرف زده است.
صفحهٔ شهرام لاسمی در بانک اطلاعات فارسی فیلم FMDb

گویش مازنی

/ghol gholi/ دره ای در منطقه هزارجریب واقع در منطقه ی بهشهر & قلقلک

دره ای در منطقه هزارجریب واقع در منطقه ی بهشهر


قلقلک


پیشنهاد کاربران

قُلقُلی ( gholgholi یا qolqoli ) ابزاری است متشکل از یک قوطی نیمه پر از آب، با سری بسته و دو عدد نی. قلقلی به همراه سنگ و سیخ برای استعمال تریاک مورد استفاده قرار می گیرد.

دگرگون شده واژه پارسی " غلغلی " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو

قلقلی نام یکی از طوایف کولی ( Gypsy ) در ایران، نام یکی از مردمان رومان در ایران

غِل غِلی = قلقلی
این واژه ( ( غین ) ) نوشته میشود
و
دوبخش آن جدا ازهم است.


کلمات دیگر: