قطع کننده
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مقص
مترادف و متضاد
قطع، قطع کننده، قیچی، مقراض، چیز برنده
متناوب، نوبتی، نوبهای، قطع کننده، تنفس دار، نوبت دار
قاطع، متقاطع، قطع کننده
قطع کننده
شل، ول، قطع کننده، لق، شل و آویزان
واژه نامه بختیاریکا
چَینا
جدول کلمات
برا
کلمات دیگر: