کلمه جو
صفحه اصلی

کنش وری

فارسی به انگلیسی

activity

فارسی به عربی

نشاط

مترادف و متضاد

activity (اسم)
کار، فعالیت، کنش وری، اکتیو ایی، چابکی، زنده دلی

activation (اسم)
فعال سازی، کنش وری، کنشور سازی، ایجاد فعالیت، بکار واداری، تخلیص

فرهنگستان زبان و ادب

{agency} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] قابلیت انجام دادن کار سیاسی هدفمند یا اِعمال قدرت سیاسی


کلمات دیگر: