کلمه جو
صفحه اصلی

مجسمه ساز


مترادف مجسمه ساز : پیکرتراش، پیکره ساز، تندیسگر، مجسمه تراش

فارسی به انگلیسی

sculptor, statuary


sculptor, statuary, sculptress, sculptir, statuery

فارسی به عربی

نحاة

مترادف و متضاد

پیکرتراش، پیکره‌ساز، تندیسگر، مجسمه‌تراش


statuary (اسم)
مجسمه سازی، مجسمه ساز، هیکل تراشی

sculptor (اسم)
حجار، مجسمه ساز، پیکر تراش، تندیس گر

sculptress (اسم)
حجار، مجسمه ساز، پیکر تراش، تندیس گر

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه بساختن مجسمه ها پردازد پیکر تراش .

کسی که مجسمه می‌سازد، تندیسگر، پیکرتراش


لغت نامه دهخدا

مجسمه ساز. [ م ُ ج َس ْ س َ م َ / م ِ ] ( نف مرکب ) آن که مجسمه سازد. مجسمه تراش. پیکرتراش.


کلمات دیگر: