کلمه جو
صفحه اصلی

محاوره


مترادف محاوره : صحبت، تکلم، گپ، گفت وگو، گفت وشنود، مباحثه، مذاکره، مناظره، مجاورت، گفت وگو کردن

متضاد محاوره : مکاتبه

برابر پارسی : گفت و گو

فارسی به انگلیسی

conversation

conversation, talk, dispute


فارسی به عربی

حدیث , حوار , محادثة

مترادف و متضاد

conversation (اسم)
گفتگو، محاوره، مکالمه، صحبت، گفت و شنید، سخن

dialogue (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، سخن، گفت و شنود، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری

colloquium (اسم)
کنفرانس، محاوره، مکالمه

conference (اسم)
گفتگو، محاوره، مذاکره، مشاوره، کنگاش، همرایزنی، مفاوضه

interlocution (اسم)
محاوره، سخن، تبادل نظر، قرائت یا اواز

colloquy (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، مذاکره

duologue (اسم)
محاوره، صحبت دونفری، گفتگوی دو بدو

صحبت، تکلم، گپ، گفتگو، گفت‌وشنود ≠ مکاتبه


مباحثه، مذاکره، مناظره


مجاورت


گفتگو کردن


۱. صحبت، تکلم، گپ، گفتگو، گفتوشنود
۲. مباحثه، مذاکره، مناظره
۳. مجاورت
۴. گفتگو کردن ≠ مکاتبه


فرهنگ فارسی

باهم سخن گفتن، گفتگوکردن
۱ - ( مصدر ) با یکدیگر سخن گفتن گفتگو کردن ۲ - ( اسم ) سخن گویی جمع : محاورات .

فرهنگ معین

(مُ وِ رَ یا رِ ) [ ع . محاورة ] (مص ل . ) گفتگو کردن .

لغت نامه دهخدا

محاوره. [ م ُ وَ رَ ] ( از ع ، مص ) مجادله نمودن. ( از ناظم الاطباء ). محاورة. محاورت. سخن گفتن با یکدیگر. || ( اِمص )سخنگوئی. گفتگو. سؤال و جواب. ج ، محاورات : خوش محاوره. ملیح المحاوره. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مباحثه. || مجادله. ( ناظم الاطباء ).

محاورة. [ م ُ وَ رَ ] (از ع ، مص ) حوار. پاسخ و سخن گفتن . پاسخ دادن یکدیگر را. (منتهی الارب ). گفتگو کردن . با یکدیگر گفتگو کردن . با یکدیگر سخن گفتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). با یکدیگر حدیث کردن . (تاج المصادر بیهقی ). محاوتة. (المصادر زوزنی ).


فرهنگ عمید

با هم سخن گفتن، گفتگو کردن.

پیشنهاد کاربران

گفتگو

محاوره ایِ یک زبان، عبارت است از : گفتگو به لهجه های محلّیِ آن زبان.


کلمات دیگر: