مترادف سریع الانتقال : تندفهم، تیزفهم، تندهوش، تیزهوش، زودفهم، زودیاب
متضاد سریع الانتقال : دیرفهم
برابر پارسی : تیزهوش، زودگیر
sharp, keen, quick-witted, ready-witted, of quick apprehension, supple, bright, active
active, bright, quick, quick-witted, supple, witty
تندفهم، تیزفهم، تندهوش، تیزهوش، زودفهم، زودیاب ≠ دیرفهم
زودفهم، باهوش، تیزفهم