مترادف محترق : افروخته، سوزنده، شعله ور، مشتعل، آتش زا، آتش گیر، محترقه، سوزان
برابر پارسی : سوزان، سوزا، آتشگیر
افروخته، سوزنده، شعلهور، مشتعل
آتشزا، آتشگیر، محترقه
سوزان
۱. افروخته، سوزنده، شعلهور، مشتعل
۲. آتشزا، آتشگیر، محترقه
۳. سوزان
محترق . [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از احتراق . سوخته شده . (ناظم الاطباء) (غیاث ). آتش گرفته .
سوزنی .