سفیدی
فارسی به انگلیسی
white(ness), blank space
blankness, fairness, whiteness
فارسی به عربی
ابیض , صدق , فارغ
مترادف و متضاد
کف، تفاله، سفیدی، پس مانده، سرجوش، طبقه وازده اجتماع
فاصله، سفیدی، فاصله یاجای سفیدوخالی، جای ننوشته، ورقه سفید، ورقه پوچ
سفیدی
سفیدی
سفیدی
سفیدی
سفیدی، نقره فامی
فرهنگ فارسی
سفید بودن سپید بودن ابیض بودن .
فرهنگ عمید
سفید بودن.
کلمات دیگر: