کلمه جو
صفحه اصلی

محرومیت


مترادف محرومیت : بی بهرگی، بی نصیبی، حرمان

برابر پارسی : بی بهرگی

فارسی به انگلیسی

deprivation, exclusion, bereavement, deprivation

privation, bereavement


deprivation, exclusion, privation


فارسی به عربی

استثناء , فاجعة

مترادف و متضاد

privation (اسم)
فقدان، سختی، محرومیت، محروم سازی، تعلیق مقام

bereavement (اسم)
فقدان، داغداری، محرومیت

exclusion (اسم)
اخراج، محرومیت، حذف، ممانعت، محروم سازی، دفع، استثناء

deprivation (اسم)
محرومیت، حرمان، سلب، محروم سازی، انعزال

frustration (اسم)
محرومیت، محروم سازی، نا امیدی، عقیم گذاری، خنثی سازی

proscription (اسم)
ترک، تبعید، محرومیت، محکومیت، تخطئه

disappointment (اسم)
محرومیت، حرمان، یاس، نومیدی، نا امیدی، دل شکستگی

بی‌بهرگی، بی‌نصیبی، حرمان


فرهنگ فارسی

محروم بودن محرومی .

فرهنگ معین

(مَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) محروم بودن ، محرومی .

لغت نامه دهخدا

محرومیت. [ م َ می ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) محروم بودن. محرومی. بی بهرگی. حرمان. || ناامیدی. نامرادی. || امتناع. ممانعت. || احتیاج. || زیان. || نقصان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

محرومی، محروم بودن، نامرادی.

فرهنگ فارسی ساره

بی بهرگ


پیشنهاد کاربران

ناکامی

محرومیت ( Withdrawal ) [اصطلاح اعتیاد]کاهش و یا حذف ناگاهنی دوز منظم مواد روانگردان

سلب. . . ناکامی. . .


کلمات دیگر: