کلمه جو
صفحه اصلی

شیطنت کردن

فارسی به انگلیسی

to be naughty or mischievous, to mischief

فارسی به عربی

قرد

مترادف و متضاد

monkey (فعل)
تقلید در اوردن، شیطنت کردن

فرهنگ فارسی

فضولی کردن کودکان یا خیله بازی و مکر بدیگران .

لغت نامه دهخدا

شیطنت کردن. [ ش َ / ش ِ طَ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فضولی کردن کودکان. || حیله بازی و مکر نسبت به دیگری.

پیشنهاد کاربران

Act up


کلمات دیگر: