مترادف مجروح کردن : زخمی کردن، زخم زدن، زخم دار کردن، جریحه دار کردن، فگار کردن، آزردن، آزرده خاطر کردن، آسیب رساندن، صدمه زدن
متضاد مجروح کردن : التیام بخشیدن
برابر پارسی : خَستن
زخمی کردن، زخم زدن، زخمدار کردن ≠ التیام بخشیدن
جریحهدار کردن، فگار کردن
آزردن، آزردهخاطر کردن
آسیب رساندن، صدمهزدن
۱. زخمی کردن، زخم زدن، زخمدار کردن
۲. جریحهدار کردن، فگار کردن
۳. آزردن، آزردهخاطر کردن
۴. آسیب رساندن، صدمهزدن ≠ التیام بخشیدن