محدود کننده
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تشنج
مترادف و متضاد
حصار، گرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد
محدود کننده
محدود کننده، حصری
محدود کننده، تعیین کننده
دانشنامه عمومی
کران بند؛ واژۀ پیشنهادی پارسی. آن همان limiter است که در بسیاری از دستگاه ها به کار می رود. برای نمونه، کران بند ولتاژ که کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد.
کلمات دیگر: