کلمه جو
صفحه اصلی

تورم زدایی

فارسی به انگلیسی

deflation, disinflation

deflation


دانشنامه عمومی

تورم زدایی تورم زدایی در اقتصاد، کاهش سطح عمومی قیمت کالاها خدمات است زمانی که نرخ تورم کمتر از ۰٪ باشد نرخ تورم منفی اتفاق می افتد. این نباید با کاهش تورم، کند شدن نرخ تورم اشتباه گرفته شود (به عنوان مثال زمانی که کاهش تورم به سطوح پایین تر) برسد، تورم ارزش واقعی پول در طول زمان را کاهش می دهد و برعکس، کاهش قیمت باعث افزایش ارزش واقعی پول و ارز یک اقتصاد ملی یا منطقه ای می شود. این به خرید کالا با همان مقدار پول در طول زمان اجازه می دهد.
رشد تورم منفی:کاهش پایدار در هزینه های واقعی کالاها و خدمات و در نتیجه کاهش قیمت رقابتی
اقتصاددانان به طور کلی بر این باورند که تورم زدایی یک مشکل در اقتصاد مدرن است، چرا که آن ها باور دارند که ممکن است منجر به کاهش تورم فزاینده شود. از لحاظ تاریخی با دوره رشد اقتصادی فقیر متناظر با کاهش قیمت است.در مدل LM تعادل سرمایه گذاری و پس انداز و تعادل اولویت نقدینگی و مدل تعادل تأمین پول می باشد، تورم زدایی ناشی از تغییر منحنی عرضه و تقاضا برای کالاها و خدمات، به ویژه کاهش در سطح کل تقاضا است. که، چقدر از لحاظ اقتصادی تمایل به خرید و قیمت برای کالاها وجود دارد. از آنجا که قیمت کالاها در حال کاهش است، مصرف کنندگان انگیزه ای برای به تاخیر انداختن خرید دارند و تا قیمت ها بیشتر کم شود، که به نوبه خود فعالیت کلی اقتصادی را کاهش می دهد. از آنجایی که این ظرفیت تولیدی را کاهش می دهد، سرمایه گذاری نیز کاهش یافته، منجر به کاهش بیشتر در تقاضای کل است. این کاهش فزاینده تورم است. پاسخ به تقاضای در حال سقوط، محرک از بانک مرکزی است، با گسترش عرضه پول یا قدرت مالی برای افزایش تقاضا، و نرخ بهره وامها است که در دسترس نهادهای خصوصی هستند.در تفکر اقتصادی اخیر، تورم زدایی مربوط به خطر که در آن بازگشت ریسک زدوده شده دارایی منفی، سرمایه گذاران و خریداران ارز به جای سرمایه گذاری آن را انبار می کنند، حتی در جامد اوراق بهادار این می تواند یک تله نقدینگی باشد. بانک مرکزی می تواند، نه به طور معمول، هزینه سود منفی برای پول را تغییر دهد، که اثر آن تحریک کمتر بر میزان کمی آن است. در یک اقتصاد بسته، به این دلیل شارژ بهره به معنای داشتن بازگشت به اوراق بهادار دولتی، یا حتی بازگشت منفی در سررسید کوتاه است. در اقتصاد در تجارت حمل ونقلی و عدم برابری ارزی ایجاد می کنند. ارزش ارز تولید قیمت های بالاتر برای واردات لزوماً بدون تحریک صادرات در درجه ای برابر است.
در نظریه پول گرایان، تورم زدایی دو کاهش در عرضه پول، کاهش در سرعت پول یا افزایش تعداد معاملات همراه است. اما هر یک از این ها به طور جداگانه و بدون کاهش قیمت ممکن است رخ دهد. این ممکن است به انقباض شدید عرضه پول، یا به پایبندی استاندارد طلا یا دیگر پایه پولی خارجی مورد نیاز نسبت داده شود.با این حال، تورم زدایی شرایط طبیعی اقتصادهای ارزی در زمانی که عرضه پول افزایش می یابد تا آنجا که رشد جمعیت و رشد اقتصادی مثبت است. وقتی این اتفاق می افتد، به ازای هر نفر مقدار ارز در دسترس کاهش می یابد، کمیابی پول و در نتیجه، قدرت خرید هر واحد از ارز را افزایش می دهد. کاهش قیمت زمانی اتفاق می افتد که بهبود بهره وری تولید، کاهش قیمت کلی کالا. رقابت در بازار، اغلب باعث آن شود که تولید کنندگان پرداخت کمتر برای آن دسته از کالاها داشته باشند و به تبع آن کاهش قیمت رخ می دهد، از آنجا که قدرت خرید افزایش یافته است.افزایش بهره وری و کاهش هزینه های حمل و نقل، کاهش قیمت ساختاری در دوران شتاب بهره وری از ۱۸۷۰–۱۹۰۰ ایجاد کرد، اما تورم ملایم برای حدود یک دهه قبل از تأسیس فدرال در سال ۱۹۱۳ بود. تورم در طول جنگ جهانی اول وجود داشت، اما کاهش قیمت دوباره بازگشت و پس از جنگ و در طول جنگ سرد ۱۹۳۰اکثر کشورها استاندارد طلا را در ۱۹۳۰ رها کردند. به همین دلیل است که انتظار کمتر کاهش قیمت ها، جدا از فروپاشی دارایی سوداگرانه، تحت سیستم پولی با رشد بهره وری پایین وجود دارد.در جریان اصلی اقتصاد، تورم منفی ممکن است ترکیبی از عرضه و تقاضا برای کالاها و عرضه و تقاضا برای پول ایجاد شود، به طور خاص عرضه پول رو به کاهش است و عرضه کالا در حال بالا رفتن است. قسمت تاریخی تورم منفی اغلب با عرضه کالا (با توجه به افزایش بهره وری)، بدون افزایش در عرضه پول همراه شده است، یا (و احتمالاً با رکود بزرگ ژاپن در اوایل ۱۹۹۰) تقاضای پایین برای کالا با کاهش در عرضه پول ترکیب شده است. مطالعات رکود بزرگ بن برنانکی، نشان داده اند که در پاسخ به کاهش تقاضا، ذخیره فدرال زمان عرضه پول را کاهش می دهد، از این رو به کاهش قیمت کمک می کند.
ساختمان های نقدی (احتکار) کاهش قیمت:


کلمات دیگر: