کلمه جو
صفحه اصلی

خسا

فرهنگ فارسی

دور شدن و رفتن سگ یا خیره شدن چشم

لغت نامه دهخدا

خسا. [ خ َ ] ( ع ص ) طاق. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). مقابل جفت.منه ، «خسا» او «زکا» یعنی طاق یا جفت. ج ، اَخاسی.

دانشنامه عمومی

خسا (به اسپانیایی: Josa) یک شهرستان در اسپانیا است که در تروئل واقع شده است.
فهرست شهرهای اسپانیا
خسا ۲۸ کیلومترمربع مساحت و ۳۰ نفر جمعیت دارد.

گویش مازنی

/Khesaa/ انسان یا حیوان پرخواب - ورزایی که هنگام شخم زدن تمارض کرده و دراز کشد

۱انسان یا حیوان پرخواب ۲ورزایی که هنگام شخم زدن تمارض کرده ...



کلمات دیگر: