کلمه جو
صفحه اصلی

بجی

فرهنگ فارسی

وجین بی خو .

لغت نامه دهخدا

بجی. [ ب ُ ج ُ ] ( اِ ) در تداول محلی جدا کردن علفهای هرز از محصول و کندن آنها. وجین. بی خو.
- بجی کردن ؛ کندن علف هرز ( در اصطلاح گناباد ). وجین کردن. بی خو کردن.

گویش مازنی

/boji/ پاک شده - جدا شده ۳کنده شده & گوشت چرخ کرده و بریان شده در روغن یا پی & بپر & انبوه – فراوان

۱پاک شده ۲جدا شده ۳کنده شده


گوشت چرخ کرده و بریان شده در روغن یا پی


بپر


انبوه – فراوان


پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
به جهید. فرار کن
Be ji


کلمات دیگر: