کلمه جو
صفحه اصلی

ترمی

فرهنگ فارسی

تیر در نشانه و جز آن انداختن .

لغت نامه دهخدا

ترمی. [ ت َ رَم ْ می ] ( ع مص ) تیر در نشانه وجز آن انداختن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): یقال خرجت اترمی اذا خرجت ترمی فی الاغراض و فی اصول الشجر. ( منتهی الارب ). خرج یترمی ، ای یرمی القنص و فی الاساس ، یرمی فی الاغراض. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه عمومی

شهر ترمی در استان مقدونیه مرکزی در کشور یونان واقع شده است که دارای جمعیت ۱۶٬۳۳۸ نفر می باشد.
یونان
فهرست شهرهای یونان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَرْمِی: پرتاب می کند-می افکند
ریشه کلمه:
رمی (۹ بار)

گویش مازنی

/termi/ زخم شدن لای انگشتان دست و پا - مه – ابر غلیظ همراه با باران

۱زخم شدن لای انگشتان دست و پا ۲مه – ابر غلیظ همراه با باران ...



کلمات دیگر: