کارگر موقت که در مزارع گیرند برای درو کردن .
برچین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
برچین. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) بالای دیوار. فلغند. ( یادداشت مؤلف ). پرچین.خار و غیره که گرد کشت گیرند. رجوع به پرچین شود.
برچین. [ ب ُ ] ( اِ ) کارگر موقت که درمزارع گیرند برای درو کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
برچین. [ ب ُ ] ( اِ ) کارگر موقت که درمزارع گیرند برای درو کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
برچین . [ ب َ ] (اِ مرکب ) بالای دیوار. فلغند. (یادداشت مؤلف ). پرچین .خار و غیره که گرد کشت گیرند. رجوع به پرچین شود.
برچین . [ ب ُ ] (اِ) کارگر موقت که درمزارع گیرند برای درو کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
دانشنامه عمومی
برچین (به انگلیسی: Brechin) یک شهرک در بریتانیا است که در آنگوس واقع شده است. برچین ۷٬۱۹۹ نفر جمعیت دارد.
گیلی اسکاتلندی: Breichinn
اسکاتلندی: Brechin
۷٬۱۹۹ (سرشماری ۲۰۰۱ بریتانیا)
NO600600
گیلی اسکاتلندی: Breichinn
اسکاتلندی: Brechin
۷٬۱۹۹ (سرشماری ۲۰۰۱ بریتانیا)
NO600600
wiki: برچین
کلمات دیگر: