کلمه جو
صفحه اصلی

حویلی

لغت نامه دهخدا

حویلی. [ ح َ ]( ع اِ ) اماله حوالی است که بتصرف فارسیان بکسر لام و یای معروف باشد و الاّ حوالی در حقیقت بفتح لام است.( غیاث ) ( آنندراج ) ( بهار عجم ). رجوع به حوالی شود.

پیشنهاد کاربران

خانه ، سرای ، حیاط ؛ بیشتر مورد استفاده در کابل و شمال افغانستان دارد .

مترادف با کلمه حیاط هست
در خیلی از جاهای افغانستان این کلمه را مترادف حیاط استفاده میکنند.

مادربزرگ من کاشمری ( خراسان /خراسان رضوی ) بودند. به حیاط یا خانه حویلی میگفتند. و به اتاق، خانه که البته واژه درست برای اتاق در فارسی همین خانه است.
جمله خانه من ۲ اتاق دارد در فارسی تهران در فارسی خراسانی حویلی من ۲ خانه دارد گفته می شود. که البته با لهجه خودشان خانه، خَنَه گفته می شود.
اگر اشتباه نکنم حویلی حیاط است که مجازا به جای سرا هم به کار برده می شود.
فارسی تهران بدبختانه خیلی جمله ها و واژه های نادرست داره که از زمان قاجاریه وارد زبان شده و تو این پنجاه سال هم دیگه به مرز نابودی رسیده.


کلمات دیگر: