کلمه جو
صفحه اصلی

دراویش

فرهنگ فارسی

پیروان محمد احمد متمهدی سودانی

لغت نامه دهخدا

دراویش . [ دَ ] (ع اِ) ج ِ درویش . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به درویش شود.


دراویش . [ دَ ] (اِخ ) پیروان محمداحمد متمهدی سودانی . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به متمهدی سودانی شود.


دراویش. [ دَ ] ( ع اِ ) ج ِ درویش. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رجوع به درویش شود.

دراویش. [ دَ ] ( اِخ ) پیروان محمداحمد متمهدی سودانی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به متمهدی سودانی شود.

دانشنامه عمومی

دراویش (بندر لنگه). دراویش روستای کوچکی از توابع بخش شیبکوه شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران. این روستا در ده کیلومتری جنوب گلشن واقع شده است.
الوحیدی الخنجی، حسین بن علی بن احمد، «تاریخ لنجه» ، چاپ دوم، دبی: دار الأمة للنشر والتوزیع، ۱۹۸۸ میلادی.
محمد صدیق، عبدالرزاق، «صهوة الفارس فی تاریخ عرب فارس» ، چاپ اول، شارجه: چاپ خانه المعارف، ۱۹۹۳ میلادی.
العصیمی، محمد بن دخیل، عرب فارس ، چاپ اول، دمام (عربستان سعودی): انتشاراتی الشاطیء الحدیثة، ۱۴۱۸ هجری قمری.
حاتم، محمد بن غریب، تاریخ عرب الهولة، چاپ اول، قاهره: دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۹۷ میلادی.
کامله، القاسمی، بنت شیخ عبدالله، (تاریخ لنجة) مکتبة دبی للتوزیع، الامارات:، چاب دوم، انتشار سال ۱۹۹۳ میلادی. (به عربی).
بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی
از شمال گلشن، از جنوب جبریه، از مغرب بوالعسکر، و از سمت مشرق به رستمی محدود می گردد.
جمعیت آن در حدود ۵۰۰ نفر می باشد که از اهل سنت از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می باشند، وبزبان عربی تکلم می کنند.دارای مسجد، دبستان، آب انبار برکه، و مدرسه راهنمایی می باشد.
مردم این روستا به کشاورزی دامداری اشتغال دارند.و همچنین از کوه های اطراف هیزم می آورند و در روستاهای اطراف می فروشند، و از این راه گذران زندگی می کنند.

پیشنهاد کاربران

درویش ها
جمع درویش


کلمات دیگر: