کلمه جو
صفحه اصلی

حوصله داشتن

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - تحمل داشتن بردباری کردن . ۲ - حال و فرصت انجام دادن کاری داشتن .

لغت نامه دهخدا

حوصله داشتن. [ ح َ ص َ / ص ِ ل َ ت َ ] ( مص مرکب ) تحمل داشتن. رجوع به حوصله و ترکیبات آن شود.

پیشنهاد کاربران

Be patient

Be in the mood for something


کلمات دیگر: