حکومت هراسی :فرمانرواهراسی، ، پدیده ای روانی که به آوَندودلیل نبودتوسعه سیاسی، آزادی بیان وقلم ودیگرآزادیهای مشروع درکشورهای خودکامه ودیکتاتوری که جوامعی ایستاتیک، گسترش نیافته وواپسگراهستند، پدیدارشده ودیده میشود.
درینگونه کشورها، پلیس ونیروهای نظامی وانتظامی وامنیتی ونیزقوه قضاییه، وارونه فرنود ولسفه وجودی خویش که پشتیبانی ازمردم وحقوق آنها وپدافندازمنافع ملی ست،
ابزارسرکوب مردم دردست رهبران و حاکمان اجرایی میشوندوازمنافع دیکتاتورهاپشتیبانی میکنندازیرا
باخشمگیری ، کشتاروخشونت، زندان وشکنجه
وسرکوب میتوانندمردم راتابازه ای کوتاه وزمانی اندک ونه چندان دیرَندودراز آرام کنندودیریازودباخیزابه هاوامواج خروشان مردم رویاروی خواهندشد .
این چاره جوییهاوتدابیرمستبدانه ومردمستیزانه به فرنودودلیل نبودن دموکراسی وآزادی وتمامیتخواهی اینگونه حاکمیتهاست!
دراین بازه ومدت نه چندان دیرباز که درازنای چندانی نخواهدداشت، ناگزیر،
مردم زیرستم خودکامگی واستبداد، همواره ازگفتاریانوشتار باورهاواندیشه های خودپرواوپرهیزمیکنندتاجاییکه گاهی ازشدت حکومت هراسی ازگفتن هرگونه اندیشه وباوری،
دوراندیشانه ومحتاطانه ای خودداری کرده ومی پرهیزندازترس آنکه مبادا باخواست حکومت زورگو سایِش واصطکاک پیداکند!
این ناهنجاری که بگونه ای سندرم ونشانگانی ازهراس اجتماعی از حاکمیت اقتدارگراست
رفته رفته به افسردگی اجتماعی میانجامدکه تاسه مندترین وخطرناکترین پدیده اجتماعی است
که بهرروی،
پایایی وماندگاری چندانی نداردوخواهی نخواهی به سنت تاریخ به سرنگونی حکومتهای استبدادی ودیسپوتیستی خواهدانجامید!
درکشورهای غربی که جوامعی دینامیک وپویاهستنداین پدیده دیده نمیشود!
درسده پیش
بدترین نَهِش ووضعیت حکومت هراسی در کشورهای دیکتاتوردرایتالیای فاشیست ، دیکتاتوری فرانسیسکوفرانکودراسپانیا، بلوک شرق بویژه
دراتحادجماهیرشوروی، چین مائوئیست، عراق بعثی ، لیبی بوده است!
درینگونه کشورها، پلیس ونیروهای نظامی وانتظامی وامنیتی ونیزقوه قضاییه، وارونه فرنود ولسفه وجودی خویش که پشتیبانی ازمردم وحقوق آنها وپدافندازمنافع ملی ست،
ابزارسرکوب مردم دردست رهبران و حاکمان اجرایی میشوندوازمنافع دیکتاتورهاپشتیبانی میکنندازیرا
باخشمگیری ، کشتاروخشونت، زندان وشکنجه
وسرکوب میتوانندمردم راتابازه ای کوتاه وزمانی اندک ونه چندان دیرَندودراز آرام کنندودیریازودباخیزابه هاوامواج خروشان مردم رویاروی خواهندشد .
این چاره جوییهاوتدابیرمستبدانه ومردمستیزانه به فرنودودلیل نبودن دموکراسی وآزادی وتمامیتخواهی اینگونه حاکمیتهاست!
دراین بازه ومدت نه چندان دیرباز که درازنای چندانی نخواهدداشت، ناگزیر،
مردم زیرستم خودکامگی واستبداد، همواره ازگفتاریانوشتار باورهاواندیشه های خودپرواوپرهیزمیکنندتاجاییکه گاهی ازشدت حکومت هراسی ازگفتن هرگونه اندیشه وباوری،
دوراندیشانه ومحتاطانه ای خودداری کرده ومی پرهیزندازترس آنکه مبادا باخواست حکومت زورگو سایِش واصطکاک پیداکند!
این ناهنجاری که بگونه ای سندرم ونشانگانی ازهراس اجتماعی از حاکمیت اقتدارگراست
رفته رفته به افسردگی اجتماعی میانجامدکه تاسه مندترین وخطرناکترین پدیده اجتماعی است
که بهرروی،
پایایی وماندگاری چندانی نداردوخواهی نخواهی به سنت تاریخ به سرنگونی حکومتهای استبدادی ودیسپوتیستی خواهدانجامید!
درکشورهای غربی که جوامعی دینامیک وپویاهستنداین پدیده دیده نمیشود!
درسده پیش
بدترین نَهِش ووضعیت حکومت هراسی در کشورهای دیکتاتوردرایتالیای فاشیست ، دیکتاتوری فرانسیسکوفرانکودراسپانیا، بلوک شرق بویژه
دراتحادجماهیرشوروی، چین مائوئیست، عراق بعثی ، لیبی بوده است!