کلمه جو
صفحه اصلی

تیرکمان

فارسی به انگلیسی

slingshot

فرهنگ فارسی

تیروکمان، کمان باتیر، تیر
در تداول قوس قزح
( اسم ) ۱ - تیر و کمان . ۲ - کمان . یا تیر کمان آبی . گیاهی از تیر. بارهنگهای آبی جزورد. تک لپه ییها که آبزی و پایا و علفی است و دارای ساقه ای افقی میباشد که از آن برگهای هوایی و برگهای آبی خارج شوند .

فرهنگ معین

(کَ ) (اِمر. ) بازیچة کودکان به صورت قطعة کوچک چرم یا لاستیکی که دو سوی آن را با کش به دو شاخة کوچکی می بندند و با آن سنگریزه پرتاب کنند.

لغت نامه دهخدا

تیرکمان. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) در تداول ؛ قوس قزح. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

۱. تیروکمان.
۲. کمان.
* تیرکمان آبی: (زیست شناسی ) گیاهی پایا، با ساقه های دراز و برگ هایی شبیه پیکان که در میان آب و جاهای بسیارمرطوب می روید.

۱. تیروکمان.
۲. کمان.
⟨ تیرکمان آبی: (زیست‌شناسی) گیاهی پایا، با ساقه‌های دراز و برگ‌هایی شبیه پیکان که در میان آب و جاهای بسیارمرطوب می‌روید.


دانشنامه عمومی

تیرکمان (بافت)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بافت در استان کرمان ایران است.

گویش اصفهانی

تکیه ای: tirkomun
طاری: tir-o kemun
طامه ای: tirkomun
طرقی: tirkemun
کشه ای: tirkemun
نطنزی: tirkomun


واژه نامه بختیاریکا

تیرکَوُودار؛ تیر کَوُو؛ دست کَوُو

پیشنهاد کاربران

قلاسنگ، فلاخن، قلماسنگ!

تیر کمان :تیر کمُون.
در گویش شهرستان بهابادبه تیر کمان ( یا تیر و کمان ) ، تیر کمُون/tir kamoon/می گویند.
در ضمن به رنگین کمان، تیرِکمُون /tirekamoon/می گویند.



کلمات دیگر: