کلمه جو
صفحه اصلی

محدودیت


مترادف محدودیت : انحصار، حصر، تحدید، تنگنا، قید، کمبود

برابر پارسی : تنگنا، چارچوب، کران مندی، نگنا

فارسی به انگلیسی

cap, chain, confinement, constraint, curb, limitation, parameter, restraint, restriction, shackle, limbo, stint, straitjacket, stranglehold, trammel

limitation


cap, chain, confinement, constraint, curb, Limbo, limitation, parameter, restraint, restriction, shackle, stint, straitjacket, stranglehold, trammel


فارسی به عربی

تقیید

مترادف و متضاد

constraint (اسم)
گرفتاری، توقیف، قید، محدودیت، اجبار، اضطرار، فشار

circumscription (اسم)
محدودیت، تعریف، انحصار، فضایامحیط محدود ومشخص شده

limitation (اسم)
شرط، سابقه، محدودیت، تحدید، محدود سازی

restriction (اسم)
جلوگیری، محدودیت، انحصار، تحدید، تضییق

finiteness (اسم)
محدودیت، تناهی

finitude (اسم)
محدودیت، پایان پذیری

انحصار، حصر


تحدید، تنگنا، قید


کمبود


۱. انحصار، حصر
۲. تحدید، تنگنا، قید
۳. کمبود


فرهنگ فارسی

۱ - محدود بودن . ۲ - دارای حد بودن .

فرهنگ معین

(مَ یَّ ) [ ازع . ] (مص جع . ) ۱ - محدود بودن . ۲ - دارای حد بودن .

لغت نامه دهخدا

محدودیت. [ م َ دی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) دارای حد بودن. || محدود بودن.

فرهنگ فارسی ساره

کران مندی، چارچوب، نگنا


پیشنهاد کاربران

کم نداشتن

محدود

پای بست

تنگنا

در پارسی " مرزینی " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

ما می توانیم مانند زبان آذری/ترکی و انگلیسی از بسیاری از واژگان خود بن واژه بسازیم و نباید در اینگونه موارد سختگیری کورکورانه داشته باشیم. بنابراین در زبان پارسی نیز می توان گذر از صفت به بن واژه را آسان گرفت و بن واژه های بسیاری ساخت که آنها خود سازنده واژه های بسیاری دیگر خواهند بود و ژرفای زبان پارسی را ژرفتر خواهند کرد. مانند:
محدود = تنگیده از بن واژه ی تنگیدن که از صفت تنگ ساخته شده است.
حدود = تنگش
محدود = تنگیده
محدودیت = تنگش / تنگیدگی/تنگمان

Limitation

کرانمندی، چارچوب

نمونه:
کرانمندی پدیده های طبیعی

برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
http://www. behzadbozorgmehr. com/2012/06/blog - post_1330. html


راهبست ( در برخی باره ها )

نمونه:
�کانادا و ۴۰ کشور دیگر در نشست ꞌشورای هوده ی آدمی سازمان [نامور به] ملت های یگانهꞌ از پکن خواستند، بگذارد بازرسانِ ( ناظران ) ناوابسته ی ( مستقل ) جهانی هر چه زودتر ( سریع تر ) و ꞌبدون هیچ راهبستی ( محدودیتی ) ꞌ از استان ( ایالت ) ꞌسین کیانگꞌ بازرسی کنند. �

برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2021/06/blog - post_607. html


کلمات دیگر: