کلمه جو
صفحه اصلی

فراتاگون

فرهنگ فارسی

نام یکی از زنان داریوش کبیر که دختر آرتان است و داریوش از او دو پسر بنام آبراکوم و هی پرانت داشت . باید گفت که فراتاگون نوه ویشتاسب و در حقیقت برادر زاده داریوش بوده است و پس از مرگ آرتان چون او را فرزند دیگری نبود تمام خواسته او بدخترش فراتاگون رسید .

لغت نامه دهخدا

فراتاگون. [ فْرا / ف َ گُن ْ ] ( اِخ ) نام یکی از زنان داریوش کبیر که دختر آرتان است و داریوش از او دو پسر بنام آبراکوام و هی پرانت داشت. باید گفت که فراتاگون نوه ویشتاسب و درحقیقت برادرزاده داریوش بوده است و پس از مرگ آرتان چون او را فرزند دیگری نبود تمام خواسته او به دخترش فراتاگون رسید. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 782 شود.

دانشنامه عمومی

فراتاگون (Phratagone) نام یکی از زنان داریوش کبیر که دختر آرتان است و داریوش از او دو پسر به نام های ابروکومس (Abrokomas) و هیپرانت (Hyperantes) داشت. باید گفت که فراتاگون نوهٔ ویشتاسب و در حقیقت برادرزادهٔ داریوش بوده است و پس از مرگ آرتان چون او را فرزند دیگری نبود تمام خواستهٔ او به دخترش فراتاگون رسید.
http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-e459e5c17296462395a35000d41efac9-fa.html
http://irania.ir/ie/3430
http://sr.rodovid.org/wk/%D0%9F%D0%BE%D1%81%D0%B5%D0%B1%D0%BD%D0%BE:ChartInventory/95864

پیشنهاد کاربران

فَراتاگون، فَرتاگون - واژه فارسی باستان - نام دخترانه
نام دختر آرتان، برادرزاده داریوش و نوه ویشتاسپ ( برخی آن را از خاندان ماد می دانند، همچنین برخی از واژه های مادی"ماتای، ماتار" بسیار نزدیک به واژه های ترکی است! )
نام همسر داریوش بزرگ - در سنگ نوشته ( کتیبه DNa ) از آن یاد شده است!

فَر: فَرّه، خُرّه - مفهومی در اساطیر ایرانی است: فروغیِ ایزدی است که به دل هر که بتابد، از همگان برتری می یابد و از پرتو همین فروغ است که شخص به پادشاهی و بزرگی می رسد و در کمالاتِ نفسانی و روحانی کامل می شود.
شکوه، حِشمت، عظمت - مُجلل، پُر زرق و برق، پُر برکت - برجسته، ممتاز، نامی، سرشناس، سَرآمد، شاخص

تا: پسوند برتری و چشمگیری

گون: مِهر، خورشید، آفتاب، هور، شمش -
روز، شید ( فارسی اَوستایی ) ، دا ( فارسی میانه ساسانی )

معنی: فراتر از خورشید، نورانی تر از آفتاب، گرمابخش تر از خورشید - روز باشکوه و فرهمند، روز خجسته و خُنشان!




کلمات دیگر: