کلمه جو
صفحه اصلی

امیدوار شدن

فرهنگ فارسی

چشم داشتن . سر توقع خاریدن

لغت نامه دهخدا

امیدوار شدن. [ اُمیدْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) چشم داشتن. سر توقع خاریدن. چشم بدست کسی بودن. کیسه بر کسی دوختن. توقع. رجا. ( مجموعه مترادفات ).


کلمات دیگر: