یاری کردن با کسی . یا همدیگر را لازم گرفتن .
ملاحفه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ملاحفة. [ م ُ ح َ ف َ ] (ع مص ) یاری کردن با کسی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || همدیگر را لازم گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).همدیگر را لازم گرفتن و یاری کردن . (ناظم الاطباء).
( ملاحفة ) ملاحفة. [ م ُ ح َ ف َ ] ( ع مص ) یاری کردن با کسی. ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || همدیگر را لازم گرفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).همدیگر را لازم گرفتن و یاری کردن. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: