کلمه جو
صفحه اصلی

موید الدوله

فرهنگ فارسی

طهماسب میرزا متخلص به سرور ( ف. ۱۲۹۱ ه.ق . ) ابن محمد علی میرزا دولتشاه . وی اول عمر خود را در تبریز در خدمت عم خویش عباس میرزا بحکومتهای جزئ میگذراند. در آغاز سلطنت محمد شاه لقب [ موید الدوله ] گرفت و چندی حکومت کاشان و سمنان را داشت و در سال ۱۲۶۵ ه. ق . بحکومت کرمان منصوب شد و در ۱۲۶۹ حکومت همدان یافت و سپس بجای نصره الدوله فیروز میرزا بفارس رفت و شش سال والی آن ایالت بود. در سال ۱۲۷۵ معزول شد و در ۱۲۷۷ بار دیگر بحکومت فارس منصوب شد. او در سال ۱۲۸۵ به پیشکاری مظفرالدین ولیعهد به تبریز رفت در ۱۲۸۷ معزول و بحکومت کرمانشاه مامور شد و در ۱۲۹۱ مغزول گردید و کمی بعد وفات یافت .
بویه بن الحسن مکنی به ابو منصور پسر سوم رکن الدوله و جانشین و برادر عضدالدول. دیلمی ٠

لغت نامه دهخدا

مؤیدالدوله. [ م ُ ءَی ْ ی ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) اسامةبن مرشدبن علی مقلدبن نصر شیرازی ، مکنی به ابوالمظفر و معروف به مجدالدین. صاحب تصانیف عدیده در فنون ادب. رجوع به اسامة... شود.

مؤیدالدوله. [ م ُ ءَی ْ ی ِ دُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) بویه بن الحسن ، مکنی به ابومنصور. پسر سوم رکن الدوله و جانشین و برادر عضدالدوله دیلمی. رکن الدوله در سال 365 هَ. ق. حکومت اصفهان را بدو واگذاشت و به او و دو فرزند دیگر ( عضدالدوله و فخرالدوله ) وصیت نمود که از فرمان عضدالدوله سرپیچی نکنند. رکن الدوله در سال 366 درگذشت و پس از او آل بویه به سه شعبه تقسیم شدند: 1- دیالمه فارس ( عضدالدوله و جانشینانش ). 2- دیالمه عراق و... ( عزالدوله و جانشینانش ). 3- دیالمه ری و همدان و اصفهان ( مؤیدالدوله و جانشینان او ).
عضدالدوله با گرفتن ری و همدان و سایر ولایات از فخرالدوله به بهانه ٔجانبداری او از عزالدوله همه آن سرزمینها را ضمیمه اصفهان ساخته به برادر خود مؤیدالدوله واگذاشت و او را خلیفه و نایب خویش معرفی کرد. مؤیدالدوله در سال 371 به امر عضدالدوله قابوس و فخرالدوله را از جرجان به خراسان راند و آن ناحیه و قسمتی از طبرستان را به حوزه امارت خود ملحق ساخت. مؤیدالدوله از سال 366 تا 372 هَ. ق. که سال فوت عضدالدوله است از جانب او بر تمام عراق عجم و گرگان و طبرستان امارت می کرد و با مرگ برادر در این نواحی به کلی مستقل شد و این ممالک را به تدبیر و کفایت وزیر نامی خود صاحب بن عباد ( 326-385 هَ. ق. ) اداره می کرد و صاحب که دست پرورده ابن عمید منشی مشهور و وزیر رکن الدوله بود مردی کریم و فضل دوست و مشوق شعرا بود و در ری و اصفهان همیشه گروه کثیری از اهل علم در محضر او بودند و وی با رقیب همعصر خود شمس المعالی قابوس دم برابری می زد. مؤیدالدوله یک سال پس از مرگ عضدالدوله برادرش به سال 373 هَ. ق. درگذشت و فخرالدوله به تدبیر صاحب بن عباد جانشین وی گردید. ( از تاریخ مفصل ایران تألیف اقبال آشتیانی به کوشش دبیرسیاقی صص 162-179 ).


کلمات دیگر: