کلمه جو
صفحه اصلی

موی گیا

فرهنگ فارسی

(اسم ) سنبل هندی

لغت نامه دهخدا

موی گیا. ( اِ مرکب ) فارسی سنبل هندی باشد و آن بیخ گیاهی است باریک و انبوه و درهم پیچیده وبه غایت خوشبو که در عطریات و دواها به کار برند و به سبب آنکه شباهتی به موی زلف دارد موی گیا خوانند و بعضی گویند بیخ و ریشه گیاهی است. ( از برهان ). نام بیخ گیاهی است خوشبو و در دواها و عطرها به کار برند و شبیه باشد به زلف و آن را سنبل نیز گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). نام بیخ گیاهی است خوشبوی که به زلف تشبیه کنند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). سنبل هندی. سنبل طیب. سنبل الطیب. موی گیاه. ( یادداشت مؤلف ) :
لشکر عشق تو گرد دلم ای ترک ختا
حلقه در حلقه ز انبوهی چون موی گیاست.
کمال الدین اسماعیل.


کلمات دیگر: