چون مو شدن . سخت نزار و لاغر گردیدن . چون موی لاغر و باریک گشتن .
موی شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
موی شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) چون مو شدن. سخت نزار و لاغر گردیدن. چون موی لاغر و باریک گشتن. ( از یادداشت مؤلف ) :
بر هر سر موی من غمت راست مصاف
مویی شده ام به وصف تو موی شکاف.
بر هر سر موی من غمت راست مصاف
مویی شده ام به وصف تو موی شکاف.
خاقانی.
کلمات دیگر: