مومیایی دادن . مومیا به کسی دادن .
مومیایی بخشیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مومیایی بخشیدن. [ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) مومیایی دادن. مومیا به کسی دادن. || چاره سازی کردن. شفا بخشیدن. مرهم نهادن :
شب آمد روشنایی هم نبخشید
شکست و مومیایی هم نبخشید.
شب آمد روشنایی هم نبخشید
شکست و مومیایی هم نبخشید.
نظامی.
و رجوع به مومیایی بخش و مومیایی دادن شود.کلمات دیگر: