کلمه جو
صفحه اصلی

خبرا

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع خبیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خُبْراً: علم (وعلم به معنی تشخیص و تمیز دادن وخبرت :به معنای این است که شخص خبره صورت علمیهای را که در ذهن دارد آنچنان بدان احاطه داشته باشد که بداند از مقدمات آن چه نتائجی بر آن مترتب میشود
ریشه کلمه:
خبر (۵۲ بار)

(بر وزن قفل) دانستن و علم به شی‏ء. «خبر الشی‏ء خبراً: علمه» و خبر (بر وزن فرس) آنچه نقل و حکایت می‏شود (اقرل) آنچه را نزد او بود احاطه کردیم و دانستیم چگونه شکیبا می‏شوی در انچه دانش تو احاطه نکرده است . * موسی به خانواده‏اش گفت: من آتشی دیدم به زودی از آن برای شما خبری می‏آورن. راغب گوید: خبر (به فنح اوّل و دوّم) علم به اشیاء است از طریق اخبار و حکایت و گفته‏اند: خبره دانستن باطن کار است . خبیر: دانا و آن از اسماء حسنی است و چهل و پنج بار در قرآن مجید آمده است در المیزان فرموده: خبیر از خبره مؤخوذ است و آن به معنی علم به جزئیات است و آن اخصّ از علیم است . * فاعل «یُنَبِّئُکَ» محذوف است و «مِثْلُ خَبیرٍ» جای آن را گرفته است و شاید فاعل آن «احد» باشد یعنی: احدی به تو مثل مخبر دانا خب نمی‏دهد در المیزان تقدیر آن را چنین گفته: خبر نمی‏دهد تو را از حقیقت امر مخبری مثل مخبر دانا.


کلمات دیگر: