کلمه جو
صفحه اصلی

خولنجان

فارسی به انگلیسی

galingale, galangale


فرهنگ فارسی

دهی از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان واقع در جنوب فلاورجان و متصل بجاده مبارکه به اصفهان . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و ۱۴۳٠ تن سکنه .

لغت نامه دهخدا

خولنجان . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان . واقع در جنوب فلاورجان و متصل به جاده ٔ مبارکه به اصفهان . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 1430 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


خولنجان. [ ل َ ] ( اِ ) خاولنجان. خسرودارو. قره قاف . ( یادداشت بخط مؤلف ) ( از برهان قاطع ). بیخی است سرخ تیره رنگ و پرگره و تندطعم و لذید و با اندک عطریه و از هند و روم خیزد و گویند از آشیان باز و در سواحل دریا برمی آرند و نبات او معلوم نیست و مؤلف تذکره گوید نبات او بقدر ذرعی و برگش مثل برگ خرفه و گلش ذهبی است و غلیظ،و پرگره را خولنجان قصبی نامند و بی گره را که باریک و صلب است عقابی و قسم اخیر بهتر و قوتش تا هفت سال باقی می ماند در آخر دوم گرم و خشک و مقوی معده و احشاء هاضمه و باه و ماسک بول و بغایت کاسر ریاح و جهت قولنج و آروغ ترش و برودت گرده و درد کمر و تقویت اعضاء باطنی و رفع بدبوئی دهان و خنازیر و سرطان و دردهای بلغمی نافع و نگاه داشتن او اندک زمانی در دهان موجب شدت نعوظ و یک در هم سائیده او با یک اوقیه شیر گوسفند ناشتا بنوشند در تحریک باه مجرب است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). از ابزار دیگهاست و گرم و خشک است به درجه سیوم. معده سرد و تر را سود دارد و قوی کند و بوی دهان خوش کند و قولنجی و درد گرده را سود دارد و قوه باه را زیادت کند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

خولنجان. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان. واقع در جنوب فلاورجان و متصل به جاده مبارکه به اصفهان. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 1430 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

خولنجان . [ ل َ ] (اِ) خاولنجان . خسرودارو. قره قاف . (یادداشت بخط مؤلف ) (از برهان قاطع). بیخی است سرخ تیره رنگ و پرگره و تندطعم و لذید و با اندک عطریه و از هند و روم خیزد و گویند از آشیان باز و در سواحل دریا برمی آرند و نبات او معلوم نیست و مؤلف تذکره گوید نبات او بقدر ذرعی و برگش مثل برگ خرفه و گلش ذهبی است و غلیظ،و پرگره را خولنجان قصبی نامند و بی گره را که باریک و صلب است عقابی و قسم اخیر بهتر و قوتش تا هفت سال باقی می ماند در آخر دوم گرم و خشک و مقوی معده و احشاء هاضمه و باه و ماسک بول و بغایت کاسر ریاح و جهت قولنج و آروغ ترش و برودت گرده و درد کمر و تقویت اعضاء باطنی و رفع بدبوئی دهان و خنازیر و سرطان و دردهای بلغمی نافع و نگاه داشتن او اندک زمانی در دهان موجب شدت نعوظ و یک در هم سائیده او با یک اوقیه شیر گوسفند ناشتا بنوشند در تحریک باه مجرب است . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). از ابزار دیگهاست و گرم و خشک است به درجه ٔ سیوم . معده سرد و تر را سود دارد و قوی کند و بوی دهان خوش کند و قولنجی و درد گرده را سود دارد و قوه ٔ باه را زیادت کند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).


فرهنگ عمید

گیاهی از خانوادۀ زنجبیل، با ریشۀ ضخیم، سرخ، و تندمزه، ساقه های هوایی فراوان، و گل های خوشه ای که در طب و داروسازی به کار می رود.

دانشنامه عمومی

خولنجان (سرده). Languas officinarum (Hance) P.H.Hô
Wikipedia contributors, "Alpinia officinarum," Wikipedia, The Free Encyclopedia, https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Alpinia_officinarum&oldid=614615399 (accessed August 25, 2015).
خولنجان، قولنجان یا خسرودارو (نام علمی: Alpinia officinarum) گیاهی از خانواده زنجبیلیان است که بومی آسیای جنوب شرقی می باشد و کاربرد خوراکی و دارویی دارد به ویژه ریشه و ریزوم آن.

دانشنامه آزاد فارسی

خولَنْجان
گیاهانی از جنس Alpinia متعلّق به تیرۀ زنجبیل. از ریزوم آن ها استفادۀ دارویی و ادویه ای می شود. گونه A.officinarum را خولنجان کوچک/خولنجان چین/خولنجان صغیر چینی/خولنجان هندی/خولنجان مصری می نامند و گونه A.galanga را خولنجان بزرگ جاوه می نامند. ریزوم این گیاهان پس از قطعه قطعه و خشک کردن در بازار ادویه ارائه می شود. این گیاهان در چین، هند و سیلان می رویند. این داروها را در فارسی خسرو دارو می نامند و این نشان می دهد که ایرانیان حداقل از زمان انوشیروان با این دارو آشنایی داشته اند. تاتارها از این ادویه برای معطرکردن چای استفاده می کرده اند و احتمالاً ایرانیان از طریق آن ها با این ادویه آشنا شده اند.


کلمات دیگر: