کلمه جو
صفحه اصلی

ندد

فرهنگ فارسی

ابل ندد : شتران پراکنده .

لغت نامه دهخدا

ندد. [ ن َ دَ ] ( ع ص ) ابل ندد؛ شتران پراکنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۶(بار)
(بکسرنون) در صحاح گفته: نِّد به معنی مثل ونظیر است ایضا نِدید و نِدیدَه در مجمع فرموده:« اَلنِدُّ: اَلْمِثْلُ وَ الْعَدْلُ» راغب می‏گوید: ندید شی‏ء شریک آن است در جوهرش و آن نوعی مماثلت می‏باشد زیرا مثل بهر مشارکت اطلاق می‏شود پس هر ندّ مثل است ولی هر مثل ندّ نیست. جمع نِدّ اَنْداد است که جمعا شش بار در قرآن مجید آمده است . دانسته و از روی علم بر خدا شرکاء و امثال قرار ندهید . مراد از انداد هر شریکی است که به خدا نسبت داده شود اعم از بتان و بشر و کواکب و غیره. در اقرب الموارد گفته: نِدّ همیشه مخالف نظیر خود می‏باشد. نگارنده گوید: شاید از این جهت است که بعضی نِدّ را ضد معنی کرده‏اند در نهایه گفته:« نِدُّ وَهُوَمِثْلُ الشَّیْ‏ء الَّذی یُضادُّ فی اُمُورِهِ وَ یُنادُّهُ اَیْ یُخالِفُهُ».


کلمات دیگر: