نساء
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
نساء. [ ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
نساء. [ ن ِ ] (ع اِ) زنان . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 99). ج ِ امراءة است به خلاف قیاس که از ماده ٔ مفرد خود نیست . (غیاث اللغات از صراح ) (از منتهی الارب ).
نساء. [ ن ِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
نساء. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران ، در 64هزارگزی شمال شرقی کرج واقع است و 684 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش غلات و میوه و لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و جاجیم بافی و کارگری است . معدن زغال سنگ در این ده وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
نساء. [ ن َ ] (ع اِ) درازی عمر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طول عمر. (المنجد) (اقرب الموارد). || نساءالقوم ؛ آخر آن قوم . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || (مص ) بازپس انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء). تأخیر کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
نساء. [ ن َس ْ سا ] (ع ص ) کثیرالنسیان . نَسیان . (المنجد).
نساء. [ ن ِ ] ( ع اِ ) زنان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) ( ترجمان علامه جرجانی ص 99 ). ج ِ امراءة است به خلاف قیاس که از ماده مفرد خود نیست. ( غیاث اللغات از صراح ) ( از منتهی الارب ).
نساء. [ ن َس ْ سا ] ( ع ص ) کثیرالنسیان. نَسیان. ( المنجد ).
نساء. [ ن ِ ] ( اِخ ) ( الَ... ) نام چهارمین سوره از قرآن مجید، پس از آل عمران و پیش از مائده ، مدنیه است و یکصد و هفتادوشش آیت است و چنین آغاز شود: یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة.
نساء. [ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران ، در 64هزارگزی شمال شرقی کرج واقع است و 684 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش غلات و میوه و لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و جاجیم بافی و کارگری است. معدن زغال سنگ در این ده وجود دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
نساء. [ ن ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
نساء. [ ن ِ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
دانشنامه عمومی
ترجمهٔ فارسی
مباحث دیگری نیز در زمینهٔ دعوت به ایمان، بیان سرگذشت گذشتگان، معرفی دشمنان، و اهمیت هجرت در این سوره آمده اند.
قبل از وارد شدن به تشریح حقوق و احکام، در ابتدای سوره می فرماید: جوامع انسانی ازیک زن و مرد و سپس افزون شدن زنان و مردان تشکیل شده است و بلافاصله می گوید مراقبت برای برخورداری از یک جامعه سالم از خودتان و توجه به وظایفتان که در برابر آن پاسخگو هستید، شروع می شود و سپس توجه به نزدیکترین انسان ها یعنی خویشاوندان شروع می شود. (واتقو الله الذی تسائلون به و الارحام). وقتی به بیان حقوق و احکام می پردازد، اولین مورد، حقوق بی سرپرستان (یتیمان) است. منظور یتیمان فقیر نیست، بلکه کودکانی است که پدران آن ها اموالی را برای آن ها باقی گذاشته اند و بسیار امکان دارد، افرادی که سرپرست آن ها می شوند، حقوق این کودکان و حقوق مادر جوان این کودکان را رعایت نکنند. بسیار امکان دارد، عمو، دایی یا خویشاوندی که حضانت و سرپرستی کودکان یتیم متمول، به او واگذار می شود، نتواند به خوبی از اموال این یتیمان محافظت کنند و با اموال خودش مخلوط شود و خواسته یا ناخواسته، آن اموال را برای خودش یا خانواده اش مصرف کنند؛ بنابراین هشدار داده است که خوردن این اموال همراه اموال خودتان خطا و گناه بزرگی است (حوبا کبیرا). و در ادامه به دلیل اینکه مدیریت اموال کودکان یتیم، برای مردی که خود صاحب زندگی و زن و فرزند است، بسیار دشوار است و امکان اختلاط اموال، بسیار زیاد است، فرموده است، مردی که حضانت به عهده او است، اگر شرایطش را داشت، می تواند با مادر این کودکان یتیم ازدواج کند و از آن ها مثل خانواده و فرزندان خودش مراقبت کنید، در این صورت اگر ندانسته بخشی از اموال آن ها وارد اموال او شد، آن ها (مادر و فرزندان یتیم) راضی باشند. البته در ادامه به تفصیل مدیریت اموال آن ها را تا سنی که رشد پیدا کردند و چگونگی برگردان اموال به آنها را شرح می دهد.
این سوره، از سوره هایی است که دارای بیشترین احکام اسلامی هستند.
دانشنامه اسلامی
معنی قَوْمٍ: جماعت (کلمه قوم در اصل به معنای جماعتی از مردان است و به همین جهت در عبارت " لا یسخر قوم من قوم و لا نساء من نساء "حکم مسخره نکردن را برای زنان جداگانه مطرح کرده است ولی در قرآن کریم جماعت اعم از زن و مرد را شامل است )
ریشه کلمه:
نسو (۵۹ بار)
زنان. همچنین است نِسوة و نِسوان، ولی نسوان در قرآن مجید نیامده است در مفردات و غیره آمده: نِسْوَه و نِساء و نِسْوان جمع مرئة است از غیر لفظش مثل قوم در جمع مرء. درمجمع ذیل . گفته: جایز است نساء به زنان و دختربچهها اطلاق شود مثل ابناء. علی هذا درباره قتل پسران بین اسرائیل بدست فرعونیان که لفظ نساء آمده مراد از آن دختربچّهها است و به قول بعضی این اطلاق به اعتبار مایؤل است. ناگفته نماند: لفظ نسوة بیشتر از دو بار در قران مجید بکارنرفته . نساءالنبی«صلی الله علیه واله» در باره زنان حضرت رسول «صلی الله علیه وآله» خطابات و احکام ویژهای در قرآن مجید آمده است که ذیلا بررسی میشود: 1- . به مضمون این دو آیه اگر زنان آن حضرت کار قبیح آشکاری کننددوبرابر عذاب خواهند دید و اگر کار نیک انجام دهند دوبرابر پاداش خواهندبرد. ظاهرا مضاعف بودن عذاب و اجر در اثر تسبیب است زن پیغمبر اگر کار بدی را آشکارا کندهم کار بد کرده وهم از شأن پیغمبر در نظر مردم کاسته است لذا در مقابل هریک عذاب میبیند و اگر کارنیک انجام دهد برشأن و موقعیت پیغمبر افزوده است این دواعتبار در باره زنان دیگر نیست. 2- . ظاهرا در اینجا نیز «لَسْتُنَّ کَأَحِدٍ مِنَ النِساء» راجع به تسبیب است یعنی اگر تقوی کنید مانند زنان دیگر نیستید که تقوای شما باعث تحکیم موقعیت پیامبر و سبب تضاعف اجر شما است ولی «فَلا تَحْضَعَنِ بِالْقَوْلِ» شامل زنان دیگر نیز هست. 3- . راجع به این آیه در «قرر» مشروحا از دو جهت بحث کردهایم رجوع شود. 4- بعد از آیه «وَقَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ» در یک آیه برای عموم نیکوکاران اعم از زنان و مردان وعده مغفرت و بهشت آمده است که . به نظر میآید که آمدن این آیه بعد از خطابات ویژه زنان آن حضرت برای آن است که تبعیض در میان زنان و مردان از حیث نیکوکاری به نظر نیاید به عبارت دیگر همه نیکوکاران اعم از زنان و مردان مورد رضایت خداوندی اند النهایه در زنان آن حضرت این تسبیب بوجود آمده است. نکاح زنان آن حضرت . به موجب این آیه نمیشود زنان آن حضرت بعد از وفاتش تزویج کرد، در «امّ» تحت عنوان امهات مومنین در باره این آیه مفصلا صحبت شد و گفتیم: به نقلی علت نزول این آیه قول طلحه بود که بعد از نزول آیه حجاب از او سرزد و نیز گفتیم که: علت نزول این حکم بعید است فقط قول طلحه باشد بلکه علت دیگری باید داشته باشد جمله «اِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَاللّهِ عَظیماً» میگوید: این احترامی است نسبت به آن حضرت که لازم است مسلمانان مرعی دارند و به حکم . زنان آن حضرت به منزله مادرانند در این صورت تزویج زنان آن بزرگوار لغو این مقام و کاهش حرمت آن جان عزیز است. و از قید «مِنْ بَعْدِهِ» میتوان استفاده دیگری کرد و آن اینکه: اگر بعد از آن حضرت تزویج زنانش جایز بود سردمداران روز آن را مورد اغراض سیاسی قرار داده و در تزویج زنان آن بزرگوار مسابقه میگذاشتند و هر که یکی از آنها را تزویج کرده بود به عنوان اینکه زن پیغمبر همسر اوست مدعی مقام و حکومت میشد و اینکار جز اختلاف امت و هتک حرمت آن حضرت ثمری نداشت. اگر گویند: این حکم برخلاف طبع غریزی است زنیکه مدتی همسر آن حضرت شده چرا تا آخر عمر بعد از آن حضرت از این حق خدادادی محروم شود؟! گوییم: یا باید خدا را قبول کنیم یا خرمارا، این یک مطلب حساب شده است زنان آن بزرگوار چون مقام امالمومنین بودن را اختیار کردند لازم بود محدودیتهای آن را نیز قبول کنند در دنیا هر مقامی توأم با محدودیت است زنان آن حضرت میتوانستند به حکم . از آن حضرت طلاق گرفته وجدا شده به حکم یک زن عادی زندگی کنند ولی درصورت اختیار خداو رسول و امالمومنین بودن لازم بود که محدودیت آن را نیز قبول کنند .
...
پیشنهاد کاربران
بنا براین نساء به معنی انسانی است که روح دیگران در کنار وی آرام می یابد و دچار ترس و وحشت نمی شود ازهمین ریشه در قرآن واژه ی نسوه به کار رفته است : و قال نسوة فی المدینه ( یوسف 30 )
با بررسی شواهد مختلف و واژگانی که بر اساس دانش اشتقاق به دست می آید ، واژگان نساء ، انس و أسن می توانند همه از ریشه ی ثلاثی یا ثنائی أس یا أسّ باشند که به تدریج به علت تغییرات آوایی به صورت واژه هایی مختلف در آمده اند . اما همچنان مفهوم محوری اساس و بنیان در تمامی این واژگان باقی مانده است . ( مقاله ، حوزه ی معنایی واژه ی نساء در قران ، ابوالفضل علیشاهی قلعه جوقی )
نیساء Nisaبه معنای زنان هست.
که نساء به اشتباهبه معنای نیساء گفته می شود.
نساء در عربی نوشته و نیساء تلفظ میشود که معنای زنان دارد.
Nesa با Nisa تفاوت معنایی زیادی دارد خصوصا در فرهنگ بین المللی.