میلی
فارسی به انگلیسی
facultative, [adv.] of one's free will
arbitrary, discretionary, freewill
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به میل :[ مادر هشت میلی جزیره بودیم .]
پیشوند حاکی از یکهزارم واحد اصلی
پیشوند حاکی از یکهزارم واحد اصلی
لغت نامه دهخدا
میلی . (ص نسبی ) منسوب به میل (واحد اندازه گیری مسافت ): مادر هشت میلی جزیره بودیم . رجوع به میل شود.
میلی. ( اِ ) گربه را گویند که عربان سنور خوانند. ( آنندراج ) ( برهان ). گربه. ( ناظم الاطباء ) .
میلی. ( ص نسبی ) منسوب به میل ( واحد اندازه گیری مسافت ): مادر هشت میلی جزیره بودیم. رجوع به میل شود.
میلی. ( فرانسوی ، پیشوند ) پیشوند حاکی از یکهزارم واحد اصلی. ( از دایرة المعارف کیه ).پیشوند دلالت کننده بر یکهزارم واحد غالب مقیاسات ، میلیمتر ( یکهزارم متر )، میلی لیتر ( یکهزارم لیتر )، میلی گرم ( یکهزارم گرم )، میلی گراد ( یکهزارم گراد )، میلی میکرون ( یکهزارم میکرون ).
میلی. [ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) آنکه در میل و اراده و خواهش و آرزوی خود آزاد باشد. ( ناظم الاطباء ). || دمدمی مزاج در تداول عامه.که بر اراده ای ثابت و استوار نباشد. که از نظامات ونسقها دقیقاً پیروی نکند و هرگاه که خواهد به کاری پردازد که متابع میل و خواست خود باشد یا کار کند نه بر اساس ضابطه یا اراده دیگری. رجوع به میل شود.
میلی.[ م َ / م ِ ] ( اِخ ) میلی تبریزی یا میلی ترک. نامش میرزاقلی و از اتراک است و در مشهد مقدس رضوی نشو و نما یافته و صاحب خلق مستحسن بوده و خالی از فضیلت نبوده است. طبعی شکفته داشته است و شعر زیر از اوست :
به سینه تیری از آن غمزه خورده ام کاری
که بر نیایدم از دل مگر به دشواری
ز بسکه غمزه تو خوارو زار میکشدم
به عجز می طلبم هر دم از اجل یاری
اجل که پیشه او بی گنه کشی است کند
به پشت گرمی آن غمزه این ستمکاری.
میلی. [ م َ / م ِ ] ( اِخ ) مولانا میلی از ولایت حصار است طالب علمی دارد و معما را نیز نیک میداند. از اوست :
جفا همین نه از آن شوخ بی وفا دیدم
ز هر که چشم وفا داشتم جفا دیدم.
میلی. ( ص نسبی ) منسوب به میل ( واحد اندازه گیری مسافت ): مادر هشت میلی جزیره بودیم. رجوع به میل شود.
میلی. ( فرانسوی ، پیشوند ) پیشوند حاکی از یکهزارم واحد اصلی. ( از دایرة المعارف کیه ).پیشوند دلالت کننده بر یکهزارم واحد غالب مقیاسات ، میلیمتر ( یکهزارم متر )، میلی لیتر ( یکهزارم لیتر )، میلی گرم ( یکهزارم گرم )، میلی گراد ( یکهزارم گراد )، میلی میکرون ( یکهزارم میکرون ).
میلی. [ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) آنکه در میل و اراده و خواهش و آرزوی خود آزاد باشد. ( ناظم الاطباء ). || دمدمی مزاج در تداول عامه.که بر اراده ای ثابت و استوار نباشد. که از نظامات ونسقها دقیقاً پیروی نکند و هرگاه که خواهد به کاری پردازد که متابع میل و خواست خود باشد یا کار کند نه بر اساس ضابطه یا اراده دیگری. رجوع به میل شود.
میلی.[ م َ / م ِ ] ( اِخ ) میلی تبریزی یا میلی ترک. نامش میرزاقلی و از اتراک است و در مشهد مقدس رضوی نشو و نما یافته و صاحب خلق مستحسن بوده و خالی از فضیلت نبوده است. طبعی شکفته داشته است و شعر زیر از اوست :
به سینه تیری از آن غمزه خورده ام کاری
که بر نیایدم از دل مگر به دشواری
ز بسکه غمزه تو خوارو زار میکشدم
به عجز می طلبم هر دم از اجل یاری
اجل که پیشه او بی گنه کشی است کند
به پشت گرمی آن غمزه این ستمکاری.
( از آتشکده آذر چ شهیدی ص 22 ).
از طایفه تکلو است خدمتگارزاده سلطان محمد خدابنده پادشاه بود. در ملازمت مرحوم سلطان ابراهیم میرزا تربیت یافت و شاعر مسلم گردید. ابیات زیادی از وی مشهور شد و در آخر عمر به هندوستان رفت و در آنجا وفات یافت. ( از مجمعالخواص ص 105 ). و رجوع به میلی ترک در مجمعالفصحاء ( ج 2 ص 39 ). و میلی تبریزی در تحفه سامی ( ص 144 ) شود.میلی. [ م َ / م ِ ] ( اِخ ) مولانا میلی از ولایت حصار است طالب علمی دارد و معما را نیز نیک میداند. از اوست :
جفا همین نه از آن شوخ بی وفا دیدم
ز هر که چشم وفا داشتم جفا دیدم.
( از مجالس النفایس چ حکمت ص 159 ).
میلی از حصار شادمان از اقلیم چهارم است. وی معما را نیک حل میکرده است. ( از آتشکده آذر چ شهیدی ص 328 ).میلی . (اِ) گربه را گویند که عربان سنور خوانند. (آنندراج ) (برهان ). گربه . (ناظم الاطباء) .
میلی . (فرانسوی ، پیشوند) پیشوند حاکی از یکهزارم واحد اصلی . (از دایرة المعارف کیه ).پیشوند دلالت کننده بر یکهزارم واحد غالب مقیاسات ، میلیمتر (یکهزارم متر)، میلی لیتر (یکهزارم لیتر)، میلی گرم (یکهزارم گرم )، میلی گراد (یکهزارم گراد)، میلی میکرون (یکهزارم میکرون ).
میلی . [ م َ / م ِ ] (اِخ ) مولانا میلی از ولایت حصار است طالب علمی دارد و معما را نیز نیک میداند. از اوست :
جفا همین نه از آن شوخ بی وفا دیدم
ز هر که چشم وفا داشتم جفا دیدم .
میلی از حصار شادمان از اقلیم چهارم است . وی معما را نیک حل میکرده است . (از آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 328).
جفا همین نه از آن شوخ بی وفا دیدم
ز هر که چشم وفا داشتم جفا دیدم .
(از مجالس النفایس چ حکمت ص 159).
میلی از حصار شادمان از اقلیم چهارم است . وی معما را نیک حل میکرده است . (از آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 328).
میلی . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) آنکه در میل و اراده و خواهش و آرزوی خود آزاد باشد. (ناظم الاطباء). || دمدمی مزاج در تداول عامه .که بر اراده ای ثابت و استوار نباشد. که از نظامات ونسقها دقیقاً پیروی نکند و هرگاه که خواهد به کاری پردازد که متابع میل و خواست خود باشد یا کار کند نه بر اساس ضابطه یا اراده ٔ دیگری . رجوع به میل شود.
میلی .[ م َ / م ِ ] (اِخ ) میلی تبریزی یا میلی ترک . نامش میرزاقلی و از اتراک است و در مشهد مقدس رضوی نشو و نما یافته و صاحب خلق مستحسن بوده و خالی از فضیلت نبوده است . طبعی شکفته داشته است و شعر زیر از اوست :
به سینه تیری از آن غمزه خورده ام کاری
که بر نیایدم از دل مگر به دشواری
ز بسکه غمزه ٔ تو خوارو زار میکشدم
به عجز می طلبم هر دم از اجل یاری
اجل که پیشه ٔ او بی گنه کشی است کند
به پشت گرمی آن غمزه این ستمکاری .
از طایفه ٔ تکلو است خدمتگارزاده ٔ سلطان محمد خدابنده پادشاه بود. در ملازمت مرحوم سلطان ابراهیم میرزا تربیت یافت و شاعر مسلم گردید. ابیات زیادی از وی مشهور شد و در آخر عمر به هندوستان رفت و در آنجا وفات یافت . (از مجمعالخواص ص 105). و رجوع به میلی ترک در مجمعالفصحاء (ج 2 ص 39). و میلی تبریزی در تحفه ٔ سامی (ص 144) شود.
به سینه تیری از آن غمزه خورده ام کاری
که بر نیایدم از دل مگر به دشواری
ز بسکه غمزه ٔ تو خوارو زار میکشدم
به عجز می طلبم هر دم از اجل یاری
اجل که پیشه ٔ او بی گنه کشی است کند
به پشت گرمی آن غمزه این ستمکاری .
(از آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 22).
از طایفه ٔ تکلو است خدمتگارزاده ٔ سلطان محمد خدابنده پادشاه بود. در ملازمت مرحوم سلطان ابراهیم میرزا تربیت یافت و شاعر مسلم گردید. ابیات زیادی از وی مشهور شد و در آخر عمر به هندوستان رفت و در آنجا وفات یافت . (از مجمعالخواص ص 105). و رجوع به میلی ترک در مجمعالفصحاء (ج 2 ص 39). و میلی تبریزی در تحفه ٔ سامی (ص 144) شود.
دانشنامه عمومی
میلی یکی از پیشوندهای SI در دستگاه متریک است که برابر است با ۱۰-۳ که این عدد برابر یک هزارم است و علامت اختصاری آن در سیستم متریک m می باشد.نبو
مثال:
برف، بلور آب می باشد و ضخامت آن یک میلی متر است.
مثال:
برف، بلور آب می باشد و ضخامت آن یک میلی متر است.
wiki: رمانتیک است که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آشوک کومار، آمیتاب باچان، جایا باچان و آریونا ایرانی اشاره کرد.
wiki: میلی (فیلم ۱۹۷۵)
گویش مازنی
/meyli/ داوطلبانه – از سر رغبت
داوطلبانه – از سر رغبت
پیشنهاد کاربران
میلی مخفف اسم �میلاد� است
به طور مثال:
اسم ایرانی☜ فِری=فریدون یا فرید ( پسر ) اِلی=الهام یا الناز ( دختر )
اسم خارجی☜ اِدی=اِدوارد ( پسر ) نَت=ناتالیا
به طور مثال:
اسم ایرانی☜ فِری=فریدون یا فرید ( پسر ) اِلی=الهام یا الناز ( دختر )
اسم خارجی☜ اِدی=اِدوارد ( پسر ) نَت=ناتالیا
کلمات دیگر: