کلمه جو
صفحه اصلی

کلاو

فرهنگ فارسی

( اسم ) غوک وزغ .

لغت نامه دهخدا

کلاو. [ ک َ ] ( اِ ) وزق و غوک را گویند.( برهان ). کلاور، کلاوو، و کلاوه بمعنی وزغ و غوک است. ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). اسم فارسی ضفدع است که آن را کلا، کلاود، کلاوه نیز گویند. ( فهرست مخزن الادویه ).غوک و وزغ. ( ناظم الاطباء ). کلااو. کلاوه. ( حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به کلااو شود. || دسته.( ناظم الاطباء ). || کلافه. ( ناظم الاطباء ). || چرخ کلافه سازی و چرخه. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

شهر کلاودر ایالت بادن-وورتمبرگ در کشور آلمان واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

کِلاوْ (claves)
کِلاوْ
(یا: چوبک) ساز موسیقی کوبه ای که اصل آن به امریکای لاتین تعلق دارد ، و از چوب های ترکه ای کوچک و محکمی تشکیل شده است که آن ها را به هم می کوبند.

گویش مازنی

/kal o/ اولین آب حمام خزانه ای که برای شستشو مورداستفاده قرار می گرفت

پیشنهاد کاربران

در زبان لکی ( کِلاو ) به معنیِ کُلاه یا سرپوش است.


کلمات دیگر: