مترادف اکثر : اغلب، بسیار، بیشتر
برابر پارسی : بیشتر، بیش تر، فزونتر
most numerous, greater or greatest, [n.] most, the most part
most, generalities, majority, mass , predominantly
بيشتر , ديگر , مجدد , اضافي , زاءد , بعلا وه , بعدي , دوتر , جلوتر , پيش بردن , جلو بردن , ادامه دادن , پيشرفت کردن , کمک کردن به , زيادتر , بيش , بيشترين , زيادترين , بيش از همه
اغلب، بسیار، بیشتر
بی شتر