کلمه جو
صفحه اصلی

شتی

فرهنگ فارسی

پراکنده ها، جمع شتیت
( صفت ) جمع شیت پراکنده ها .
جمع شتائ

لغت نامه دهخدا

شتی. [ ش َ ] ( اِ ) سینی. وآن خوانی است که از طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن سازند. ( برهان ). تشت خوان رویین بود. به معنی سینی. ( صحاح الفرس ). طشت رویین باشد که سینی نیز گویند وشمس فخری به نون ( شنی ) آورده است. ( مجمعالفرس سروری ). ظاهراً مصحف شینی باشد و در جهانگیری و فرهنگ نظام نیامده و شاهدی دیده نشد. ( حاشیه ٔبرهان چ معین ).

شتی. [ ش َی ی ] ( ع ص نسبی ) باران زمستانی. ( مهذب الاسماء ) ( از محیط المحیط ).

شتی. [ ش َت ْ تا ] ( ع ص ) ج ِ شتیت به معنی کار پراکنده. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). متفرق : تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتی. ( قرآن 14/59 )؛... و دلهای ایشان پراکنده است. ( از محیط المحیط ).
- || قوم شتی ؛گروه از اصناف مردم. ( منتهی الارب ). قومی از قبایل متفرق. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به شتیت شود.
|| در استعمال از لفظ شتا که مأخوذ از عربی است به معنی کثرت و بسیاری چیزی مراد میگردد چرا که پراکندگی اعداد را کثرت و بسیاری لازم است. ( از غیاث اللغات ).

شتی. [ ش ُی ی ] ( ع اِ ) ج ِ شتاء. ( اقرب الموارد ) ( محیط المحیط ).

شتی . [ ش َ ] (اِ) سینی . وآن خوانی است که از طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن سازند. (برهان ). تشت خوان رویین بود. به معنی سینی . (صحاح الفرس ). طشت رویین باشد که سینی نیز گویند وشمس فخری به نون (شنی ) آورده است . (مجمعالفرس سروری ). ظاهراً مصحف شینی باشد و در جهانگیری و فرهنگ نظام نیامده و شاهدی دیده نشد. (حاشیه ٔبرهان چ معین ).


شتی . [ ش َت ْ تا ] (ع ص ) ج ِ شتیت به معنی کار پراکنده . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). متفرق : تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتی . (قرآن 14/59)؛ ... و دلهای ایشان پراکنده است . (از محیط المحیط).
- || قوم شتی ؛گروه از اصناف مردم . (منتهی الارب ). قومی از قبایل متفرق . (از اقرب الموارد). و رجوع به شتیت شود.
|| در استعمال از لفظ شتا که مأخوذ از عربی است به معنی کثرت و بسیاری چیزی مراد میگردد چرا که پراکندگی اعداد را کثرت و بسیاری لازم است . (از غیاث اللغات ).


شتی . [ ش َی ی ] (ع ص نسبی ) باران زمستانی . (مهذب الاسماء) (از محیط المحیط).


شتی . [ ش ُی ی ] (ع اِ) ج ِ شتاء. (اقرب الموارد) (محیط المحیط).


فرهنگ عمید

کارهای پراکنده.

واژه نامه بختیاریکا

( شَتّی ) گندم با سنبله چهار پهلو و خسک های سیاه؛ شه داس؛ سیاه خسک

پیشنهاد کاربران

پراکنده



شتی:هدیه به عروس از طرف داماد وبستگان داماد، که بطور نمادین در داخل سینی گذاشته شده وبر روی ان پارچه می گذارند وبه عروس تقدیم می کنند. این رسم در گذشته نچندان دوره حدود 20 الی30 سال قبل بسیار بوده اکنون نیز در برخی از نقاط گیلان اجرا می گردد. شتی یکی از رسومات گیلان. شتی یعنی هدیه به عروس از طرف داماد وخانواده داماد.





کلمات دیگر: