برابر پارسی : نا درست، دیوانه، نادرست
عوضی
برابر پارسی : نا درست، دیوانه، نادرست
فارسی به انگلیسی
wrong, changed, exchanged
amiss, false, mistaken, wrong
مترادف و متضاد
عوضی
دم دستی، عوضی
عوضی
معین، عوضی، کمکی، امدادی، کمک دهنده
عوضی، لاغر، نازک، یدکی، نحیف، کم حرف
عوضی، تکراری، دو نسخه ای
عوضی، اندوخته، کم حرف، رزرو شده
عوضی
عوضی
کثیف، بیمورد، عوضی
فرهنگ معین
( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص نسب . )۱ - اشتباهی ، نادرست . ۲ - (عا. ) بدخُلق ، بدرفتار. ۳ - نالایق ، بی شخصیت .
لغت نامه دهخدا
عوضی. [ ع ِ وَ ] ( ص نسبی ، ق ) منسوب به عوض. آنچه بجای چیز دیگری آید. بدل. ( فرهنگ فارسی معین ). || معادل و مساوی. تلافی. ( ناظم الاطباء ). || اشتباهی. ( فرهنگ فارسی معین ): این کفشهای من عوضی است ؛ یعنی اشتباهی است.
- بچه عوضی ؛ به اعتقاد قدما، بچه که جنها او را برده و با بچه ای از بچه های خود تبدیل کرده اند. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ).
- عوضی دیدن ؛ اشتباهی چیزی را دیدن. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عوضی گرفتن ؛ به اشتباه گرفتن. ( فرهنگ فارسی معین ).
- بچه عوضی ؛ به اعتقاد قدما، بچه که جنها او را برده و با بچه ای از بچه های خود تبدیل کرده اند. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ).
- عوضی دیدن ؛ اشتباهی چیزی را دیدن. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عوضی گرفتن ؛ به اشتباه گرفتن. ( فرهنگ فارسی معین ).
دانشنامه عمومی
douche, jerk, douche-bag, jackass
عوضی (مشهد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان مشهد در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان تبادکان قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱۹ نفر (۷۹خانوار) بوده است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان تبادکان قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱۹ نفر (۷۹خانوار) بوده است.
wiki: عوضی
فرهنگ فارسی ساره
دیوانه
واژه نامه بختیاریکا
آلِشتی
پیشنهاد کاربران
یعنی آدمی که درک و فهم نداره
کسی که بویی از آدم بودن و انسانیت نبرده. . .
بی شخصیت، نالایق و. . .
هوالعلیم
عوضی : کسی که در صورت انسان، ولی در سیرت پست تر از حیوان است!
عوضی : کسی که در صورت انسان، ولی در سیرت پست تر از حیوان است!
( slang )
dick
dick
کسی که ذات خرابی دارد، شیطان صفت.
کسی که بدجور رو مخ آدمه و اذیت کنه
معنی دیگش مثلا دمپایی تو عوضی پات کردی یعنی برعکس.
معنی دیگش مثلا دمپایی تو عوضی پات کردی یعنی برعکس.
جابجا
همان معنی" تخم جن" را می دهد.
پست فطرت، پست و فرو مایه، مزخرف
آدمی که با کاراش مردم رو ازار میده
پست فطرت
کلمات دیگر: