کلمه جو
صفحه اصلی

عمار کنانی

فرهنگ فارسی

ابن یاسر بن عامر بن مالک بن کنانه بن قیس بن حصین بن وذیم کنانی مذحجی عنسی قحطانی مکنی به ابوالیقظان وی از قبیله بنی ثعلبه بن عوف بن حارثه بن عامر بن یام بن عنس بن مالک عنسی و حلیف بنی مخزوم بود و مادرش سمیه مولای بنی مخزوم بوده است

لغت نامه دهخدا

عمار کنانی. [ ع َم ْ ما رِ ک ِ ] ( اِخ ) ابن یاسربن عامربن مالک بن کنانةبن قیس بن حصین بن وذیم کنانی مذحجی عنسی قحطانی ، مکنی به ابوالیقظان. وی از قبیله ٔبنی ثعلبةبن عوف بن حارثةبن عامربن یام بن عنس بن مالک عنسی ، و حلیف بنی مخزوم بود و مادرش «سمیه » مولای بنی مخزوم بوده است. وی و پدرش از نخستین کسانی بودند که به اسلام گرویدند و در راه نشر دین خداوند رنج و عذاب فراوانی متحمل شدند. و بارها پیغمبر اکرم ( ص ) بدانها میفرمود: «صبراً آل یاسر موعدکم الجنة». تولد عماربن یاسر در سال 57 پیش از هجرت بود و با پیغمبر اکرم ( ص ) به مدینه مهاجرت کرد و در تمام غزوات شرکت داشت ،از جمله در غزوه یمامه که گوشهایش قطع شد. پیغمبر اکرم ( ص ) عمار را لقب «الطیب المطیب » داده بود، و درحدیثی است که «عمار را در انتخاب دو امر مختار نکردند، مگر اینکه ارجح و اصح آن را برگزیده باشد». عاصم به نقل از زر از عبداﷲ، وی را جزء هفت تن مسلمانی آورده است که نخستین بار اسلام خویش را آشکار و علنی ساختند. عماربن یاسر نخستین کسی در اسلام بود که مسجد بنا کرد و آن مسجد «قبا» در مدینه بوده است. در سال 21 هَ.ق. معین و دستیار سعدبن ابی وقاص والی کوفه بود و در سال 22 هَ.ق. خلیفه دوم ولایت آن شهر را به وی واگذار کرد و پس از چندی معزول ساخت. و در واقعه ٔجمل و صفین با حضرت علی ( ع ) شرکت داشت. و سرانجام در سال 37 هَ.ق. در جنگ صفین در سن 93سالگی بشهادت رسید. از پیغمبر اکرم ( ص ) درباره عمار نقل کنند که فرموده است : «عمار را گروه گمراهان به قتل خواهند رساند». مجموعاً 62 حدیث به عماربن یاسر نسبت داده شده است. عمار یاسر بسبب زهد و تقوای بسیاری که داشت در ادبیات فارسی نمونه و مثالی از تعبد و پرهیزکاری گشته و برخی از فرق شیعه درباره او غلو کرده اند، از جمله «مخمسة» هستند که عمار را یکی از پنج شخصی میدانند که از طرف خداوند مأمور اداره مصالح عالمند. رجوع به خاندان نوبختی ص 263 شود. ناصرخسرو نیز گوید:
پسنده ست با زهد عمار و بوذر
کند مدح محمود مر عنصری را.
( از الاعلام زرکلی و الاصابه ابن حجر، قسم اول از حرف عین ،ترجمه شماره 5699 و معجم الانساب زامباور ص 67 ). و رجوع به مآخذ ذیل شود: الاستیعاب. المحبر ص 289. الطبری ج 6 ص 21. حلیةالاولیاء ج 1 ص 139. السالمی ج 1 ص 234. ذیل المذیل ص 11. صفةالصفوة ج 1 ص 175. کشف النقاب. خلاصة تذهیب الکمال ص 137. حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 308، 311، 352 و سایر صفحات. امتاع الاسماع مقریزی ج 1 ص 18، 26، 38و سایر صفحات. عقدالفرید ابن عبدربه ج 1 ص 338 و ج 3 ص 342، 348 و ج 5 ص 10، 15 و سایر صفحات و ج 6 ص 146 و ج 7 ص 171، 282. حسن المحاضره سیوطی ج 1 ص 100. تاریخ گزیده حمداﷲ مستوفی چ امیرکبیر ص 180، 189، 212 و 678. عیون الاخبار دینوری ج 3 ص 111. مجمل التواریخ و القصص چ ملک الشعراء بهار ص 239، 245 و سایر صفحات.


کلمات دیگر: