جمع سماع . بمعنی شنوا و مطیع
سماعین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سماعین. [ س َم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ سماع ، به معنی شنوا و مطیع. ( ناظم الاطباء ).
سماعین. [ س َم ْ ما ] ( اِخ ) درجه پنجم از درجات پنجگانه ٔمانویه است. درجه اول معلمین ، دوم مشمسین ، سیم قسیسین ، چهارم صدیقین و پنجم سماعین. ( یادداشت مؤلف ).
سماعین. [ س َم ْ ما ] ( اِخ ) درجه پنجم از درجات پنجگانه ٔمانویه است. درجه اول معلمین ، دوم مشمسین ، سیم قسیسین ، چهارم صدیقین و پنجم سماعین. ( یادداشت مؤلف ).
سماعین . [ س َم ْ ما ] (اِخ ) درجه ٔ پنجم از درجات پنجگانه ٔمانویه است . درجه اول معلمین ، دوم مشمسین ، سیم قسیسین ، چهارم صدیقین و پنجم سماعین . (یادداشت مؤلف ).
سماعین . [ س َم ْ ما ] (ع ص ، اِ) ج ِ سماع ، به معنی شنوا و مطیع. (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: