نام پادشاه روس است که اسکندر را نوازش کرد و جمیع ممالک خود را بدو داد .
قنطال
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قنطال. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام پادشاه روس است که اسکندر را نوازش کرد و جمیع ممالک خود را بدو داد. ( برهان ) ( آنندراج ) :
چو قنطال روسی که سالار بود
شد آگه که گردون بدین کار بود.
که مردافکنان را چه باک از عروس.
چو قنطال روسی که سالار بود
شد آگه که گردون بدین کار بود.
نظامی ( از حاشیه برهان ).
به لشکر چنین گفت قنطال روس که مردافکنان را چه باک از عروس.
نظامی.
کلمات دیگر: