کلمه جو
صفحه اصلی

کلاه دیو

فرهنگ فارسی

دساسه سمارغ سفید و آن رستنی باشد که آن را خایه دیس و کلاه دیو نیز گویند.

لغت نامه دهخدا

کلاه دیو. [ ک ُهَِ وْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دساسة، سماروغ سفید و آن رستنی باشد که آن را خایه دیس و کلاه دیو نیز گویند. ( حاشیه منتهی الارب ). و رجوع به مدخل بعد شود.


کلمات دیگر: